بسیاری از والدین از شیطنت زیاد كودك خود شكایت دارند و برخی نیز معتقدند فرزند آنها بیش فعال است. اما بین بیش فعالی و شیطنت طبیعی كودكان فرقهای بسیاری وجود دارد.
كودكان بیش فعال بسیار پرتحركاند و نمیتوانند یكجا آرام بنشینند. آنها اضافه بر ناآرامی بسیار زیاد، نوعی اضطرار و اجبار برای خرابكاری نیز دارند. اختلالات یادگیری، مشكلات عصبی، عدم تشخیص دست راست و چپ از یكدیگر، اضطراب، افسردگی و مشكلات اختلالات سلوكی و رفتاری از دیگر مشخصات این كودكان است. مهمترین علائم و نشانههای این بیماری در كودكان، فعالیت بیش از اندازه حركتی، عدم تمركز حواس و بروز حركات تكانهای در فرد به معنی دست زدن به كاری بدون هیچ فكر و اندیشه قبلی است. كودكان بیش فعال در مورد كارها و اشیایی كه به طور طبیعی باید در برابر آنها احساس خطر كنند، خطری احساس نمیكنند. همچنین گرایش به دروغگویی در آنها بسیار بالاست و اغلب دروغ میگویند. این كودكان اغلب، وسایل خود را گم میكنند و دچار فراموشكاریاند. همچنین به طور افراطی حرف میزنند.
مشكل این كودكان در سنین دبستان بیشتر میشود زیرا نمیتوانند روی فعالیتهای درسی خود متمركز شوند و در كلاس به درس و حرفهای معلم خود توجه كافی ندارد. آنان بدون دلیل از جای خود بلند شده و راه میروند و حتی باعث حواسپرتی سایر همكلاسیهای خود میشوند. همین مساله موجب افت تحصیلی آنها میشود. این افت در سالهای بعد كه درسها سختتر است و نیاز به تمركز بیشتری دارد، افزایش مییابد و حتی میتواند منجر به ترك تحصیل آنان شود.
این عارضه در پسران به نسبت ۴ تا ۸ برابر شایعتر از دختران است. این بیماری اغلب در پسران اول خانواده دیده میشود.
● علت چیست
روانپزشكان معتقدند مهمترین علت این بیماری حوادث دوران بارداری یا حوادث حین زایمان است كه بر مغز نوزاد تاثیرات سوء میگذارد. وجود ویروسهای حین تولد فرد در فصول خاص سال مثل فصل زمستان، اختلالات شیمیایی و فیزیولوژیك مغز و محرومیت عاطفی كودك از طرف والدین از دیگر علل بوجود آمدن این بیماری است.
● درمان
بهترین سن برای درمان بیماری بیش فعالی كودكان زیر سن ۵ سالگی است. در صورت تشخیص این بیماری قبل از سن دبستان با مصرف دارو علائم بیماری كاهش مییابد. اما دارو تنها قسمتی از درمان است. حمایت روحی روانی خانواده از كودك بیش فعال در درمان او بسیار ضروری است و موجب میشود از شدت بیماری كاسته شده و كودك بتواند بر مشكلات خود فائق آید. پدر و مادر كودك بیش فعال هر چقدر آگاهی خود را در مورد بیماری فرزندشان افزایش دهند، بیشتر و بهتر میتوانند به كودك خود كمك كنند.
رژیم غذایی این كودكان هم مهم است. غذاهای شیرین، غذاهای تند، شكلات و كافئین باعث تحریكپذیری این كودكان میشوند؛ پس به این كودكان نباید كاكائو، شكلات، قهوه، نسكافه و نوشابه داد.
خواب شبانگاهی این كودكان نیز بسیار مهم است؛ این كودكان باید شبها زود به رختخواب بروند. والدین باید بكوشند تا انرژی زیاد این كودكان با بازی و ورزش كردن، مصرف شود.
در نهایت باید توجه داشت علاوه بر پیگیری درمان پزشكی، بردباری و صبر و استفاده از ابزارهای تشویقی به جای سرزنش و تنبیه، عامل اساسی در كنترل و بهبود كودك مبتلا به بیش فعالی است.
عوامل پنهان در تشدید بیش فعالی
از نگاه بعضی از والدین دیدن کودکی آراسته و زیبا که در حال بازی است و در همان حین اشعار کودکانه خود را میخواند یا اتومبیلهای کوچک و رنگارنگش را در ردیفی منظم به جلو هدایت میکند، رویایی بیش نبوده و کاملا تصنعی است. به نظر آنان عصر کودکان طلایی به سر رسیده و زمان استیلای کودکان بیش فعال آغاز شده است. برخورد چنین والدینی با کودکان بیش فعال خود پیش از آنکه ناشی از آگاهیهای علمی باشد برگرفته از تجارب غیرحرفهای و گاهی توام با باورهای غلط است. از این رو قصد نگارنده از نگارش و ترجمه چنین مقالهای کاستن از ناتوانی خانواده دربرخورد با این کودکان و افزایش توجه آنان به درمانهای مکمل است. درمانهایی که متاسفانه به دلیل ناشناخته بودن همواره مورد غفلت قرار گرفته و جایگاه خاص و واقعی خود را باز نیافتهاند.
به نظر روانشناسان بیش فعال کودکی است با ویژگیهای رفتاری خاص و متمایز. اما این به معنای ایجاد یک چارچوب سنی مشخص نیست. برخی از روانشناسان علائم بیش فعالی را در بزرگسالان نیز تعقیب کردهاند و سعی کردهاند تا سیر تکامل آن را در گروههای سنی مختلف نیز باز شناسند. به نظر آنان بزرگسالان نیز میتوانند تجارب کودکان بیش فعال را درک کنند. تجاربی همچون تصمیمگیریهای آنی، عبارات غیرمنطقی، انجام رفتارهای کلیشهای نمونهای مشابه از احساسات کودکان بیش فعال است که میتوان بروز آن را در بزرگسالان نیز مشاهده کرد. در ضمن برخی از افراد الکلیک و بیماران مبتلا به مانیک نیز به نوعی تجارب حسی و ادراکی کودکان بیش فعال را دارا هستند. البته هدف از طرح نظرات فعلی صرفا آشناسازی والدین گرامی با احساسات یک کودک بیش فعال است، نه ایجاد یک نگرانی مضاعف در فضای خانواده. از این رو اجازه میخواهم برای ملموستر کردن توضیحات ذکر شده از مثالی استفاده کنم تصور کنید جوانی در حال رانندگی و مشغول ویراژ دادن است. او شدیدا تحت تاثیر محرکهای محیطی پیرامون خود قرار گرفته و از درک واقعیت فعلی که در آن قرار دارد ناتوان است. سرعت خودرو او آستانه حس و درک او را شدیدا محدود کرده و از عملکرد منطقی وی کاسته است. او صرفا به پیش میرود و مملو از هیجان است. بعد از لحظهای کوتاه طبیعتا در محاسبه فاصله جانبی خود اشتباه کرده و به خودرو بغلی اصابت میکند. در یک لحظه سکوت و دقیقا درست زمانی که هر دو خودرو متوقف شدهاند دو سوال اصلی مطرح میشود. نخست احساس راننده جوان در خصوص عملکردش و دوم ارزیابی راننده خسارت دیده از سلامت روانی فرد جوان. راننده جوان چه توجیحی برای رفتار خود دارد؟ آیا از ناگهانی و سریع بودن حوادث، ابراز تعجب نمیکند؟ چرا از تصادف، خود را سرزنش میکند؟ آیا راننده خسارت دیده توضیحات او را خواهد پذیرفت؟ از نظر روانشناسی شرایط ایجاد شده نوعی واکنش بیش فعالی و بسیاری از نشانههای این بیماری را دارا است. عدم کنترل بر احساسات و حرکات و عدم تطابق با شرایط موجود اساسیترین نشانههای بیش فعالی است. هر چند باید اضافه کرد شواهدی نیز در کاهش توجه و پایین آمدن مهارتهای ذهنی و شناختی وجود دارد که در جای خود بیشتر در خصوص آن صحبت خواهیم کرد. فقط آنچه به احتمال باید اضافه کرد این است که با درک صحیح از احساس خودمان میتوانیم تصور بهتری از واکنشهای یک کودک بیش فعال داشته باشیم و سعی بنده از طرح توضیحات ذکر شده نیز دقیقا ایجاد چنین احساس مشترکی بوده است. پس به خاطر داشته باشیم ما بزرگسالان گاهی خود بیش فعالتر از هر کودکی میشویم.
بیش فعالی اصطلاحی است برای بیان خصوصیات رفتاری که به صورت عمده عبارتند از خستگیناپذیری، پرتحرک بودن، هیجان پذیری، بیقراری، پریشانی و … همانطور که ملاحظه کردید نمیتوان از عبارات بالا به مفهوم دقیق بیش فعالی دست یافت. به همین دلیل به سراغ راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی چهارمین تجدید چاپ میرویم تا با علائم این بیماری بیشتر آشنا شویم.
گردآورندگان این مجموعه معتقدند زمانی میتوان عبارت بیش فعالی را به کار برد که کودک یا نوجوان 6 علامت (یا بیشتر) از موارد ذیل را به مدت حداقل 6 ماه داشته باشد. طبیعتا موارد یاد شده تناسبی با شرایط رشدی وی نیز نخواهد داشت.
الف) مدام در حال حرکت دادن دستها و پاهای خود است و حتی در حین نشستن نیز پیچ و تاب میخورد.
ب) اغلب در محیطهایی که انتظار میرود بنشیند، مثل کلاس درس، بر میخیزد و راه میرود.
ج) عموما در حال دویدن و بالا رفتن است و توجهی به شرایط پیرامونش نمیکند.
در نزد نوجوانان و افراد بالغ این نشانهها به صورت یک احساس ذهنی بیقراری ظاهر میشود.
د) در کنترل و آرامسازی خود در حین بازیها یا فعالیتهای دیگر مشکل دارد.
ز) در اغلب اوقات به صورت خستگیناپذیر پرتحرک است، گویی فنری او را به جلو هل میدهد.
ه) خیلی تند و سریع صحبت میکند.
در کنار علائم فعلی، 3 عامل تکانشی نیز وجود دارند که به صورت اختلال در رفتارهای محاورهای و اجتماعی ظاهر میشوند. هر چند به ظاهر این عوامل از گروه نخست جدا شدهاند، اما همراهی آنان با 6 نشانه نخستین ناممکن نیست. اگر روانشناس در تشخیص رفتار کودک یا نوجوان از وجود نشانههای ششگانه یقین حاصل کند، نوع تشخیص داده شده بیش فعالی خواهد بود. اما در صورتی که علائم گروه نخست با تعدادی از نشانههای گروه بعدی همراه شود، تشخیص ارائه شده بیش فعالی تکانشی بوده و روانشناس با ترکیبی از رفتارهای حرکتی و تکانشهای محاورهای مواجه خواهد شد. البته باید اضافه کرد عموما در بیش فعالی کودکان و نوجوانان از هر دسته علائم نشانههایی وجود دارد. علائم تکانشی بودن عبارتند از:
و) کودک یا نوجوان سریعا به سوالی که تمام نشده پاسخ میدهد.
ن) اغلب در انتظار کشیدن و رعایت نوبت مشکل دارد.
ی) غالبا صحبت دیگران را قطع میکند یا حضور خود را بر دیگران تحمیل میکند مثلا در مکالمات دیگران مداخله کرده یا وارد بازیها میشود.
بخش دیگری از نگرانیهای والدین مربوط به کاهش توجه کودکان بیش فعال است. از نظیر آنان بی توجهی بر میزان ریسک و خطرپذیری کودکشان میافزاید، به نحوی که گاهی موجب اشتباهات مکرر و انجام رفتارهای مخاطرهآمیز میشود. اشتباهات رفتاری، خراب کردنها، شکستنها و بروز صدمات جسمانی غالبا بزرگترها را کلافه و ناتوان میکند و این در حالی است که کودک بیش فعال هیچگونه قصدی از انجام رفتاری مخاطرهآمیز خود ندارد. او همانند همسالان خود به میزان قابل توجهی از درک متقابل رسیده است. اما به دلیل عوامل چندی در کنترل مطلوب واکنشهای خود با مشکل مواجه است و این نیازمند درک صحیح والدین از شرایط نامتعارف وی است. به نظر روانشناسان بهترین اقدام والدین پیش از استفاده از داروهای شیمیایی بررسی علل ابتلای کودک به بیش فعالی است، زیرا تحقیقات اخیر ثابت کردهاند والدینی که در کنار بهرهگیری از داروها به تامین شرایط بهداشت روانی و جسمانی کودک خود نیز توجه داشتهاند به مراتب از والدینی که صرفا به داروها اکتفا کردهاند در تداوم درمان موفقتر عمل کردهاند. از جمله عللی که خانوادههای گرامی باید پیش از دارو درمانی توجه لازم را به آنها معطوف دارند عبارتند از:
1-مراقب آسیبهای مغزی و عصبشناختی باشند.
هر چند به نظر برخی از فیزیولوژیستها چنین آسیبهایی میتوانند باعث ایجاد بیش فعالی شوند ولیکن هنوز تحقیقات لازم در این باره به نتایج قطعی نرسیدهاند. از این رو ایجاد ارتباط بالینی بین این آسیبها و بیش فعالی با تردید همراه است.
2-تاثیر عوامل محیطی و خانوادگی را در ایجاد واکنش های بیش فعالی نادیده نگیرند. هر چند شرایط حاضر نیز نیازمند تحقیقات گستردهتری است، ولیکن نتایج آماری از وجود برخی علل محیطی و خانوادگی موثر بر بیش فعالی حکایت دارد. به عنوان نمونه افزایش میزان سرب و یونهای مثبت در هوا، کوچکی محیطهای زندگی، وجود والدین سیگاری، عدم توافق در الگوهای تربیتی، عدم توجه به نیازهای عاطفی کودک، وجود تعارضها و مشاجرههای مداوم در بین اعضای خانواده، اضطراب والدین، متارکه، وجود روشهای استبدادی و محدودکننده یا اجرای الگوهای افراطی کودک محوری و …
3-متوجه عوامل پیش از تولد و حین تولد باشند.
مادرانی که در زمان بارداری از رژیمهای غذایی نامطلوب پیروی میکنند، بدون مشورت با پزشک معالج اقدام به مصرف دارو میکنند، سیگار میکشند، شدیدا مضطرب یا افسرده میشوند، الکل مصرف میکنند و بدون توجه به سلامت جنین اقدام به فعالیتهای مداوم و سنگین میکنند از جمله مادرانی هستند که خطر ابتلا کودک خود را به بیش فعالی افزایش میدهند، البته باید اضافه کرد زنجیره عوامل پیش از تولد همچون وراثت و تغذیه هنوز نیز نیازمند بررسی و پژوهش بیشتر است.
4-در انتخاب رژیمهای غذایی مطلوب دقت کنید.
در سال 1970 پژوهشگری به نام فین کولد اهمیت تاثیر برخی خوراکیها را در افزایش علائم بیش فعالی مورد مطالعه قرار داد. او تحقیقات خود را در مقالهای به همین عنوان به چاپ رساند، ولی چندان مورد توجه قرار نگرفت. بعد از گذشت یک دهه و انجام پژوهشهای مداوم صحت نظرات فین کولد آشکار شد و توجه اندیشمندان به خاصیت برخی خوراکیها معطوف شد. در ابتدا فین کولد متوجه رنگهای مصنوعی شد که به صورت گسترده در تزئین مواد خوراکی مورد استفاده قرار می گرفتند. به نظر او کودک در حین مصرف چنین موادی علائمی از مسمومیت یا حساسیت از خود نشان میدهد. او عقیده داشت بیش فعالی نوعی علائم آلرژیک نسبت به مواد رنگی موجود در خوراکیهاست. اما تحقیقات بعدی از محدوده مطالعات وی فراتر رفته و متوجه ماهیت خود خوراکیها شد. امروزه بنا به حساسیت کودک اقدام به حذف برخی خوراکیها میکنند تا تاثیر آن را بر کاهش بیش فعالی وی مورد مطالعه قرار دهند.
تا دهه 1980 فین کولد و برخی از اندیشمندان دیگر فهرستی از برخی مواد موثر بر واکنشهای بیش فعالی فراهم کردند که از جمله میتوان به انواع بستنیهای تزئین شده به رنگهای فسفری و قرمز، بعضی از میوهها همچون زردآلود، تمشک، خیار و گوجه فرنگی اشاره کرد. اما امروزه با گسترش پژوهشهای تغذیهای و روانشناختی بر میزان فهرست غذایی موثر بر بیش فعالی افزوده شده است. البته والدین گرامی توجه داشته باشند هدف از ارائه فهرست مورد نظر حذف تمامی غذاهای مطرح شده نیست. بلکه یافتن عاملی است که در تشدید حالات بیش فعالی موثر است. پس اقدام اصلی یافتن ماده حساسیتزا است نه حذف تمام مواد غذایی و میوهها. خانم آماندا اورسل متخصص تغذیه، برخی از پرهیزهای غذایی کودکان بیش فعال را به قرار زیر می شمارد. شکر و غذاهای حاوی شکر مانند بیسکویت، کیک، نان روغنی، شیرینی، نوشابههای شیرین که سریعا قند خون را افزایش میدهند، کشمش بیدانه، زیتون، زردآلود، سیب، توت، سیب زمینی، هادداگ، آدامس، فرآوردههای کنسرو شده، چای و قهوه. هر چند فهرست کامل غذاهای مورد نظر را میتوانید در کتب مربوط به کودکان بیش فعال بیابید.