سكته مغزي يكي از اختلالات عملكردي پيچيده است كه با آسيب به مغز به وجود مي آيد و منجر به اختلال در نورون محركه فوقاني و فلج يا ضعف در يك طرف بدن(شامل: تنه، اندامها و گاهي اوقات نيز صورت و ساختارهاي دهاني سمت مقابل نيمه آسيب ديده مغز)مي شود. علاوه بر فلج حركتي، برخي از اختلالات عملكردي از جمله اختلالات حسي، اختلالات دركي، نقص هاي بينايي، تغييرات شخصيتي و عقلاني و مجموعه پيچيده اي از اختلالات گفتاري و زباني را نيز به همراه دارد.
سكته مغزي يكي از شايع ترين بيماري هاي نورولوژيك ناتوان كننده در سنين بزرگسالي است كه در واقع علت بستري شدن نيمي از بيماران نورولوژيك است.
تقريبا 50 % از افرادي كه از سكته مغزي جان به در مي برند دچار مشكلات و اختلالات حركتي دائمي در زمينه حفظ تعادل در حالات و وضعيت هاي مختلف وعدم توانايي جهت ايستادن و راه رفتن به تنهايي و بدون كمك گرفتن از ديگران و همچنين عدم توانايي جهت انجام فعاليت هاي روزمره زندگي از قبيل لباس پوشيدن، غذا خوردن، حمام رفتن و … هستند كه براي غلبه بر اين مشكلات و نقايص نيازمند برنامه هاي توانبخشي به خصوص كاردرماني هستند. که به محض ثابت شدن وضعیت پزشکی بیمار یعنی از همان بخش بستری و مراقبتهای ویزه باید شروع شود. به طوريكه، درمان هاي كاردرماني اين عدم استقلال و وابستگي را به حداقل مي رساند. با اين حال، ميزاني كه كاردرماني، پيامدهاي پس از سكته مغزي را بهبود مي بخشد براي بيماران مختلف متفاوت است.
برای درمان بیماران در کاردرمانی از روشهای برانستروم ، PNF ، بوبت ، TASK ORIENTED، Occupation-based ، CIMT , Echology و روشهای روانی –اجتماعی و….. استفاده میشود. توجه به این نکته لازم است که تمام این روشها به صورت هدفمند ودر قالب فعالیت های روزمره ی زندگی صورت می گیرد . بعضی از وضعيت هاي عملكردهاي روزمره ی مهم عبارتند از: حفظ تعادل در وضعيت نشسته و استفاده از دست مبتلا برای حفظ تعادل در هنگام انجام فعالیت با دست سالم، دراز كردن دست و گرفتن اشيا،انجام فعالیت های رومره ی زندگی از جمله لباس پوشیدن و غذا خوردن و……،برخاستن از روي تخت و صندلي، حفظ تعادل در وضعيت ايستاده و بالاخره راه رفتن در سطوح مختلف. اين عملكردهاي پايه را بايد در مورد هر بيمار ارزيابي كرده و تمرينات عملكردي مناسب را با توجه به وضعيت بيمار، طراحي و اجرا كرد. در مراحل اوليه ممكن است استفاده از برخي وسايل كمكي(مثلاواكر) به ويژه در مورد راه رفتن، ضرورت پيدا كند. اصل مهم در انجام اين تمرينات تكرار زياد است زيرا با تكرار زياد مغز مي تواند تا حدودي عملكرد منطقه آسيب ديده ناشي از سكته را جبران كند. همچنین برای مستقل شدن بیمار در هر کدام از وضعیت های ذکر شده از وسایل کمکی مثل ریچر، جوراب کش، بقشاب های لغزه گیر، کاتینگ بورد و … می توان استفاده کرد که هر کدام از اینها توسط خود کاردرمان ساخته می شود و با توجه به شرایط فیزیکی و شناختی به بیمار تجویز می شود.
نكته ديگر در كاردرماني بيماران سكته مغزي، مشاركت اطرافيان در توانبخشي بيمار است. كاردرمان از همان ابتدا( زمانیکه بیمار هنوز در بخش حاد به سر می برد) نحوه انجام تمرينات و نحوه درگیر کردن بیمار در فعالیت های روزمره ی زندگی را به اطرافيان بيمار آموزش می دهد تا با اين كار آن ها را در درمان بيمار سهيم كند، زيرا تمرينات كاردرماني و توانبخشي زماني موفق است كه با تكرار زياد انجام شود تا بهبودي حاصل شود. بر اين اساس، نبايد تمرينات كاردرماني فقط مختص به زمان بستري بودن بيمار در بيمارستان باشد بلكه تمرينات بايد در مراکز سرپایی و منزل نيز توسط كاردرمان و اطرافيان ادامه يابد.
به طور كلي كاردرماني سبب مي شود استقلال از دست رفته و همچنين عدم توانايي در انجام فعاليت هاي روزمره زندگي در مبتلايان به سكته مغزي ارتقا يابد و بيمار دوباره به اجتماع برگردد. اين امر در صورتي محقق مي شود كه انجام و تكرار زياد تمرينات تداوم داشته باشد.