کودک يک ساله گفتار را بهصورت تککلمه شروع ميکند. وقتي سنش به يک سال و نيم ميرسد، تعداد کلمات افزايش مييابد و در 2 سالگي ميتواند جملههاي 2 کلمهاي بگويد. بهتدريج دامنه کلمات و جملهها و گفتار پيوسته کودک کاملتر ميشود. هر کودکي رشد زبان را مثل ساير تواناييهاي رشدي- حرکتي در سن مشخصي پشت سر ميگذارد و در هر مرحله نشانههايي از رشد زبان بروز ميکند. توجه به اين نشانهها مشخص ميکند کودک تاخير گفتاري دارد يا نه. مثلا اگر در 2 سالگي هنوز کودکي قادر به بيان تککلمه نيست، بايد والدين به گفتاردرمانگر مراجعه کنند.
يعني فقط داشتن گفتار مهم است؟ قابلفهم نبودن کلماتي که کودک ميگويد به گفتاردرماني نياز ندارد؟
همزمان با رشد زبان، صداهاي توليدشده در گفتار هم دقيقتر و مفهوميتر ميشوند. «م»، «ب» و «د» جزو صداهايي هستند که زودتر ظاهر ميشوند و صداهايي مثل «ک» و «گ» و «س» و «ز» ديرتر ظاهر ميشوند و آخرين صدا، «ر» هست. رشد اين صداها نيز بايد مورد توجه قرار گيرد. برخي کودکان صداها را به وضوح بيان نميکنند و گفتار نامفهومي دارند. متاسفانه زماني والدين به اين موضوع دقت ميکنند که فرزندشان وارد پيشدبستاني شده و اولياي مدرسه متوجه مشکل گفتاري کودک ميشوند. اين تاخير و بيتوجهي در تحصيل کودک مشکلآفرين خواهد شد.
اگر به دلايلي سن طلايي درمان گفتار گذشت، ديگر اصلاحشدني نيست؟
حتي در بزرگسالاني که مشکلاتي در گفتار و زبان دارند، امکان معالجه وجود دارد اما درمان به مراتب سختتر است چون عادتهاي غلط گفتاري به حدي در زبان نفوذ کرده که فرد قادر به ترک آنها نيست.
آيا بيماريهاي خاصي وجود دارد که به واسطه ابتلا به آنها کودک دچار تاخير گفتاري شود؟
در برخي شرايط خاص مثلا در کودکاني که نارس متولد ميشوند، تاخير گفتار و زبان قابلپيشبيني است و تمهيداتي وجود دارد که گفتاردرماني از طريق لمس درماني و تقويت مهارتهاي مربوط به تغذيه به ايجاد مهارتهاي دهاني ـ حرکتي از همان سنين پايين کمک کند. نشانگانهاي ژنتيکي خاصي هم مثل نشانگان داون يا نشانگانهايي که باعث عقبماندگيهاي ذهني و تاخيرهاي رواني-حرکتي يا شناختي ميشود، وجود دارد که کودک با آن متولد ميشود و مشکلات گفتاري در اين کودکان قابل پيشبيني است. اما در برخي موارد تاخير و آسيبهاي کلامي بدون علت است و کودک در ساير حيطههاي شناختي و هوشي بدون مشکل است حتي شنوايي سالمي دارد اما در اداي کلمات و جملهها به مشکل برميخورد. در اين شرايط مراجعه به گفتاردرمانگر و توجه به برخي تمهيدات به رشد زبان کمک ميکند.
آيا ميتوان گفت تاخير کلامي در هر شرايطي نگرانکننده است؟
تاخير در رشد زبان اگر درحد چند ماه باشد، نگرانکننده نيست يعني اگر کودکي تمام مهارتهاي حرکتي-شناختي را داشته و شنوايياش ايرادي نداشته باشد، ارتباط چشمي خوبي برقرار کند و مفاهيم را با رفتارش برساند و ارتباط اجتماعي خوبي داشته باشد، تاخير چند ماهه کلامي نگرانکننده نيست اما اين کودکان هم بايد تا قبل از 3 سالگي به لحاظ گفتاري راه بيفتند. با اين حال مشاوره با گفتاردرمانگر براي تشخيص موارد نگرانکننده توصيه ميشود. مثلا بهخصوص براي لکنت زبان به مشاوره نياز است.
درمان را نيمه کاره رها نکنيد
معمولا کودکاني كه بهدليل اختلالهاي گفتار و زبان همراه والد يا والدين براي اولين بار در کلينيک حضور پيدا ميکنند، ارزيابي ميشوند و قرار جلسات منظم هفتگي براي آنها تعيين خواهد شد. ممکن است والدين در جلسه حضور داشته باشند يا خارج از اتاق درمان منتظر بمانند. معمولا بعد از هر جلسه، گفتاردرمانگر توصيههاي لازم در مورد تمرينها را به والدين ميدهد و آنها در طول هفته بايد سعي کنند تمرينها را در منزل انجام دهند تا يادگيري در محيط واقعي زندگي انجام شود و کودک آنچه ميآموزد به محيطهاي روزمره زندگي تعميم دهد.
متاسفانه برخي از والدين بعد از مراجعه اول يا گذراندن چند جلسه گمان ميکنند نيازي به ادامه درمان نيست و خودشان ميتوانند درمان را انجام دهند اما اين باور کاملا نادرست است. والدين به تنهايي و بدون مشاوره آسيبشناس گفتار و زبان قطعا نخواهند توانست آموزشهاي لازم را براي کودک خود انجام دهند. آسيبشناس گفتار و زبان در طول پروسه درمان هم نقش درمانگر و هم نقش هدايتگر والدين را انجام ميدهد و موثرترين نتايج درماني از همکاري سه عنصر اصلي درمان يعني مراجع، درمانگر و والدين بهدست خواهدآمد.